۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

پايان من در آغازمن - سروده ي توماس اليوت – برگردان آزاد فريد تربتي – 4/7/91





پایان من آغاز شد
با قصه ي آغاز من
پایان عمر قصه ام
غمگین ترین آواز من

يك آجری بر آجری
تا عاقبت دیوار شد
دیوار سست خانه ها
روز دگر آوار شد

شد مرغزار و مزرعه
در جای آن دیوارها
دام و طیور و ماکیان
پیدا و گم شد بارها

از سنگ دوران كهن
بر پا شده بس كاخها
قدّ درختان تا فلك
تا آسمانها شاخها

آتش گرفته كاخها
خاكستري مانده به جا
از آن درختان كهن
خاكستر و خاكش كجا؟

از خاك، تن ها سر زده
در بطن تن ها روح و جان
آن خاك، ديگرگون شده
شدصورت و شد استخوان

بس خانه ها بر پا شده
بار دگر ويرانه شد
در اين كشاكشها، زمان
همراه صاحبخانه شد

با گشتن چرخِ زمان
يك سرزمين آباد شد
اما به چرخ ديگري
خاكسترش بر باد شد

In my beginning is my end.
Thomas Stearns Eliot

In succession Houses rise and fall, crumble, are extended, Are removed, destroyed, restored, or in their place Is an open field, or a factory, or a by-pass.

Old stone to new building, old timber to new fires, Old fires to ashes, and ashes to the earth Which is already flesh, fur and faeces, Bone of man and beast, cornstalk and leaf.

Houses live and die: there is a time for building And a time for living and for generation And a time for the wind to break the loosened pane And to shake the wainscot where the field-mouse trots And to shake the tattered arras woven with a silent motto.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Free counter and web stats