برف در بهاران
شكر خدا كه بارد، در موسم بهاران
باران پر لطافت، از لطف و مهر جانان
مي بارد از هوا آّب، آبي چو در غلطان
دري كه در صدف بود، پيش از نزول باران
در خويش پروريدش، با شير مايه از جان
چون دايه اي پر از مهر، در بر گرفته طفلان
گرچه صدف ز درياست، اما چه باك از آن
دريا همان هوا بود، در نزد صنع يزدان
كوه و زمين ودريا، شكلي است بهر انسان
در پيشگاه ايزد، ظلمت چو مهر تابان
در كارگاه خلقت، الماس و در و مرجان
فرقي دگر ندارند، با تيله هاي ارزان
گنجينه خداوند، جوشان چو چشمه ساران
مي جوشد از درونش، برف و تگرگ و باران
اين شاعر پر از شور، اينجا نشسته حيران
خيره شده بر اين برف، در اين بهار تهران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر