۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه
اينترنت 26/7/88
خدايا حفظ كن ما را از اين افسون اينترنت
عجب بد اعتيادي باشد اين افيون اينترنت
اگر خطش شود قطع و نگردد متصل گاهي
دگر در اين رگم جاري نگردد خون اينترنت
خمار ماده ي دي اِس اِلَم، رحمي بكن بر من
مرا واصل بكن با مركز گردون اينترنت
روانم خط خطي از سرعت پايين آن خطش
منم افتاده، در دامِ خَطِ ارزون اينترنت
اگر از ديده ي وِبكَم، نگه بر چهره ات افتد
خودت وحشت كني از چهره لرزون اينترنت
اگر رايانه در خانه، نداري، تو مشو غمگين
شتابان شو سوي كافي نت شمرون اينترنت
چراغ مودم بي سيم تا چشمك زند هردم
بگردم دور دنيا را، برم قربون اينترنت
اگر باز آيد اين بختم، بيايد خط من بالا
نشينم بار ديگر، پشت آن فرمون اينترنت
بيابم هر چه ميجويم به لطف گوگل و ياهو،
جهان را درنوردم من، منم مديون اينترنت
رَوَم بي بال و پر، تا سرزمين دور روياها
چه ميخواهم در اين دنيا، دگر از جون اينترنت
اگر درداست اينترنت، منم خواهان آن دردش
خدايا توبه كردم من، مكن درمون اينترنت
نوع شعر:
طنزها
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام بر سعدی زمان. بسیار زیبا گفتید. هم طنز و هم شعری سنگین . فکر نمیکنم کسی بتواند به شعر اینگونه زیبا اینترنت را توصیف کند. خدا حفظتان کند . من که حظ بردم.
پاسخحذفسلام بر سعدی زمان. هر صبح که به وبلاگتان کوبه میزنم و شعری جدید میبینم روحم و جسمم پر نشاط میشود. انچه میگویید از قلب است به قلب ادمی وارد میشود. منتظر کار زیبای جدیدتان هستم. ایزد یارتان باد.
پاسخحذفسلام بر سعدی زمان. خیلی زیبا ادامه اش دادید سر به شمیران و وبکم زدید . دیدن اشعارتان همه روزه به من نیرو و انگیزه میدهد .از شما یک دنیا متشکرم . پیروز باشید.
پاسخحذفآمین ، یا رب العالمین
پاسخحذف