۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

بخارا - 26/8/88


وحيد برايم ايميلي فرستاده بود كه در پايين همين پيغام، برايتان مي گذارم. من هم هوس كردم در اين معركه ادبي بين بزرگان داخل شوم.

بگفت آن ترك شيرازي، بابا ول كن دگر ما را
زماني  داد  آن  خواجه،  به  ما  قول  بخارا  را

جوان بودم، نفهميدم،كه آن سرحلقه رندان
سر ما شيره مي مالد، كه مي بخشد فلان جا را

بدو گفتم كه اي خواجه، اگر تو راست مي گويي
مرا اول ببر محضر، به من رو كن سندها را

 بگفتا روي چشمانم، فقط يك شرط دارد آن
تو قبل از رفتن محضر، بدست آور دل ما را

بدو گفتم كه هر پايي، نشايد از گليم افزون
تو پايت آمده بيرون، هم اينك جمع كن پا را

بگفتا  هندوي   زيبا ، تويي  زيباتر  از  دريا
بگفتم  جمع كن  پا  را، مخاران  پاچه  ما  را

هزاران رند نازكدل،  بياوردند پيشم دل
دلت بهرچه مي خواهم، ببر اين سنگ خارا را

خلاصه گويمت آخر، از اين داد و ستد با دل
نه من بر خواجه دل دادم، نه او دادم بخارا را   



حافظ:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را

صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس که چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

محمد عيادزاده:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟


۲ نظر:

  1. سلام بر سعدی زمان . اشعار طنز شما هم بسیار پخته و پر معنی است. خوشا به حال ترک شیرازی که اینقدر مورد توجه شعرا قرار گرفته و خود بی خبر است ! پیروز باشید .

    پاسخحذف
  2. Thank you for making our day a little more pleasent with your peoms.

    پاسخحذف

Free counter and web stats