ای دل خرم بیا
بوی بهار آمده
کینه، پیاده برو
عشق سوار آمده
ای لب خندان بیا
شادی و شور آمده
شیون و زاری برو
وقت سرور آمده
مرغ غزلخوان بیا
نغمه ی ساز آمده
گریه و هق هق برو
هلهله باز آمده
سینی سبزی بیا
سفره ی عید آمده
سفره ی خالی برو
نُقل و نبید آمده
باد رهایی بیا
مرگ قفس آمده
دود و سیاهی برو
یار نفس آمده
عشق و محبت بیا
فصل دگر آمده
مکر و پلیدی برو
حوصله سر آمده
تربت عاشق بیا
عیدی یار آمده
فصل زمستان برو
فصل بهار آمده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر