۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

رقص درختان در باد – 13 /1389/1

روز سيزده بدر، از پشت پنجره به حياط خانه خودمان مي نگريستم. باد به ميان درختان افتاده بود و شاخه هاي درختان به شكل زيبايي به رقص درآمده بودند. سعي كردم با دوربين عكاسي آن لحظه را ثبت كنم ولي موفق نشدم و دوربين فقط يك لحظه را ثبت مي كرد. به جاي عكس آن منظره زيبا، شعري را كه در باره آن لحظه رويايي گفتم در اينجا مي گذارم. يكي از عكس هايي را هم كه گرفتم مي گذارم، هرچند كه رقص درختان را نشان نمي دهد.
مست از جاذبه ي رقص درختان در باد
داده ام دولت و سرمايه ي غمها  برباد
كاش اين حال به رگهاي زمان جاري بود
كاش اين لحظه ز زندان زمان شد آزاد

۱ نظر:

  1. Salam,

    I was looking at the same trees on the same day but did not see what you saw. I guest that is why you are the poet and I am not.

    پاسخحذف

Free counter and web stats