بر شوره زار جان، تو قطره ها ببار
از اين زمين خشك، تو ميوه ها بيار
از دست روزگار، خشكيده اين دلم
روزي زمين دل، گل بود و لاله زار
باران مهر خود، از آسمان بريز
خيسم كن و مرا، از عاشقان بدار
بر اين درخت پير، باريده قطره ها
من، ريشه در زمين، از آسمان تبار
در كارزار عشق، من گُرد و پهلوان
از جان گذشته ام، من مرد كارزار
سر را نهاده ام، من در ركاب عشق
بر پشت اسب دل، دنبال شهسوار
در دشت قصه ها، فارغ ز غصه ها
تازم به هر طرف، بر زندگي سوار
بر پشت زندگي، هم شاه و هم گدا
هم عمق و قعر چاه، هم اوج كوهسار
اين از دعاي من، يا از نگاه توست؟
از خواهش گدا، يا لطف شاهوار ؟
سلام بر سعدي زمان
پاسخحذفشعر بسيار زيبا و عارفانه است و همچنين فوق العاده زيبا و دلچسب سروده شده كه از خواندن آن لذت بردم و بي صبرانه منتظر خواندن بيت بعد بودم.
حقيقتا خواندن اشعارتان به مانند مناجات براي من ميماند.
شما خداوند را بسيار واضح در همه جا مي بينيد و من اطمينان دارم با چنين ايماني خداوند هميشه با شماست .
حق هميشه يار و همراهتان باد.