۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

آرزو – 89 /16/2


دلم يك آرزو دارد
تمنايي  از او  دارد

حجاب از موي برگيرد
دل من ميل مو دارد

 براي ديدن مويش
نگاه من وضو دارد

اگر خواهد كه مو بيند
نياز شستشو دارد

در اين تاريكي مطلق
نگاه من چه سو دارد

يكي ميخانه مي بينم
كه در پستو سبو دارد

در آن جا پير فرزانه
ز مستي، هاي و هو دارد

ز شانه خرقه افكنده
چه ترس از آبرو دارد؟

دود بي جامه در كوچه
به دنبالش عدو دارد

ز دست نفس امّاره
فراري كو به كو دارد

نشان خانه در دستش
تلاش و جستجو دارد

ولي هيهات، آن خانه
مسيري تو به تو دارد

در آن پيچ وخم كوچه
دلش يك آرزو دارد

۲ نظر:

  1. چو دست بر سر زلفش زنم بتاب رود
    ور آشتي طلبم با سر عتاب رود
    طريق عشق پر آشوب و فتنه است اي دل
    بيفتد آنکه در اين راه با شتاب رود
    حجاب راه تويي حافظ از ميان برخيز
    خوشا کسي که در اين راه بي حجاب رود

    پاسخحذف
  2. سلام بر سعدی زمان
    اشعار عرفانی شما آدمی را به عالمی دیگر میبردو از خود بی خود میکند.
    به دنبال یار بودن خود دنیایی است که شما همیشه آن را به بیانی دلنشین بیان کردید.
    دل هر عاشق رویش فقط یک آرزو دارد.
    حق یارو یاورتان باد.

    پاسخحذف

Free counter and web stats